ناآرام

آگوست 23, 2009

سرابی به نام اسلام واقعی

Filed under: Uncategorized — noreasonfor @ 8:56 ب.ظ.

ماه رمضان شده است . آن یکی نمازش را می خواند و روزه نمی گیرد . این یکی روزه می گیرد و نمازش را نمی خواند. آن یکی ساقی عرقیست که در ماه رمضان کارش را تعطیل میکند و این یکی فاحشه ایست که بعد از افطار کارش را شروع می کند .دختری با حجاب در اسلام مشکل دارد ،پسری با محدودیت های جنسی و آزاد نبودن مشروبات ولی هر دو امام حسین را دوست دارند در این بین بسیجی نیز ادعای عشق به حسین می کند . جالب اینکه همه از پدر به دنیا امده مسلمان بوده اند و هستند.

در مملکت اسلامی گروهی سیاسی بر گروهی دیگر می تازند که ای داد! اسلام واقعی این نیست و این اسلام آمریکاییست و عینا گروه دوم پتک اسلام جعلی را بر سر گروه اول می کوبد و همه و همه در حالی اتفاق می افتد که شرط شروع کار سیاسی در آن التزام به اسلام ناب است . منازعه ها شکل می گیرد. مناظره ها به پا می شود . کمونیست اسلامی پا میگیرد و دوباره از بیخ نابود می شود .سروش تغییر کرده امسال هرگز نمی گوید که پارسال را مسلمان نبوده و امسال مسلمان شده .مصباحیه سر بلند می کند و این سروش همیشه مسلمان را به چالش می کشد . آخوند مروج اسلام اشکوری در حالیکه هنوز لباس آخوندی بر تن دارد مرتد شناخته می شود .کشور تا لبه مرز طالبانیسم به پیش میرود در این بین روشنفکر دینی به بهانه اصالت جوهر دین آنچه در احکام امده را قابل تغییر می داند و ما را با این پرسش رها می سازد که مگرهمین جوهر دین نبود که بت پرستی را سبب شد چرا با ان مخالفید؟.

…آشفته بازاریست اما به راستی . متعجبی …از حاجی بازاری هایی که مسلمانند ولی دزدی میکنند . از شکنجه گری که با ذکر یا زهرا تجاوز میکند . متعجبی از اینکه چگونه از دل حدیث دلسوزانه شفاعت زهرا برای دختران باکره چگونه بی رحمانه ترین جنایات رقم خورد .همه و همه اما به این بهانه که اسلام واقعی باید اجرا شود .در این آشفته بازار اما پرسش اینست پس کجاست اسلام واقعی؟

«اسلام واقعی» از زبان هر کسی بیان شود اشاره ای به آرمانشهر ذهنی همان فرد دارد در زمانی که موفق شود بین احکام جاری و مورد اطلاعش در دین و قواعد زندگی مدرن توازن برقرار کند به نحوی که زندگی روزمره اش و احساسات شخصی اش با اختلال مواجه نشود. اسلام واقعی یک واقعیت نیست ، یک آرمان است . اما نه یک آرمان واحد که مورد توافق جمعی باشد یک آرمان شخصیست . پاسخی است به تناقضات موجود در دین و زندگی مدرن که هر انسانی به خودش می دهد . شاید زمانی از زبان فرد بیان شود که بخواهد خود را در مقام دفاع از سبعیت هایی که مسلمان دیگری انجام می دهد قرار دهد و از ان برائت بجوید. اما هرچه هست یک تعریف واحد نیست و نخواهد شد .در این هزار شهر فرهنگی و تربیتی دنیای امروز طبیعیست که جنس آرمانهای افراد نیز با یکدیگر تفاوت کند و بنا براین اسلام واقعی هر فرد نیز باهم تفاوت خواهد کرد . به همین خاطر است که اسلام واقعی و تحققش را سرابی بیش نمی دانم . در این سرگیجه کشف و تعارف اسلام حقیقی که این مملکت به ان دچار شده است اما آیا وقتش نرسیده که هماگان قید تعریف اسلام حقیقی و تعارف ان به دیگران را بزنیم و به یک جامعه سکولار بیندیشیم؟

52 دیدگاه »

  1. Man ham az an kasi ke rouzeh migereft va namaz mikhoud be yek kasi ke dige be in din etegadi nadareh tabdil shodam. Vali che konam nemitounam az tars douzakh momen basham. Nemitounam az tars douzakh rouzeh begiram. Va nemitounam be dini ke man ra ba yek pesar barabar nakard kenar biam. Akhe tou jai ke hanouz touy mamlekat ma sar 3 ta vazir zani ke khoud zana oon ha ra zed zan midounan bahs ast. Inja touye yek mamlekat digeh tounestam behtarin pishraftay elmi ra bokonam. Va dar kenar marouf tarin adamhay jahan be dokhtar boudanam va danshmand shodanam eftekhar konam. Har chand hagigatesh hargez eftekhar nakardam be khodam. Va nemitounam bokonam ke rouh dokhtaran sarzamin ma zakhmi ast. Akhe mesl jozamiha poushideh shodim. Moteasefam man type farsi nadaram. Kash baray hedayat amsal man doa konid. Va kash yek rouz be sarzaminam bar gardam ke betounam ba anche inja az bozorgtarin daneshmandan donya amoukhtam khedmat konam.

    دیدگاه توسط shb — آگوست 23, 2009 @ 11:01 ب.ظ. | پاسخ

  2. افرین بر شما که میوه های درختان را خوب می شناسید پاسخ ان همه سوال را چه نیکو برگذیده اید به امید جدایی مذهب از حکومت روز وروزگار بهتری را برای شما دوست نا دیده ام ارزومندم جانا سخن از زبان ما میگویی بدرود

    دیدگاه توسط مارسلان — آگوست 23, 2009 @ 11:06 ب.ظ. | پاسخ

  3. همه ادیان برای راهنمایی به راه راست بر اساس ایمان به خدا بوده اند.اسلام واقعی اسلام پاکی شرافت وآزادگی است. آنها که به راه راست نمی روند مومن نیستند آنها که بنام دین به مردم ظلم می کنند یا دروغ می گویند ویا شدیدا گمراه هستند

    دیدگاه توسط محمد صادق مظلومین — آگوست 23, 2009 @ 11:15 ب.ظ. | پاسخ

    • علی مطهری در یکی از کتابهایش ایراد گرفته بود به شعار اصلی زرتشتیها(گفتار نیک، پندار نیک، رفتار نیک) که «همه ادیان» همین را می گویند. مهم این است که نیک بودن چیست؟ شما ادعا می کنید «همه ادیان» برای راهنمایی به راه راست بر اساس ایمان به خدا بوده اند. پیامبر اسلام به مشرکین می گفت «لکم دینکم و لی دین» دین شما برای خودتان و دین من برای خودم! معلوم است اگر ((«همه ادیان» برای راهنمایی به راه راست بر اساس ایمان به خدا بوده اند)) و اسلام واقعی اسلام پاکی شرافت وآزادگی است، پیامبر در این همه جنگ با مشرکین پرداخت؟! چرا یک بار خوب بودن به محض خوب بودن تجربه نمی کنیم؟! چرا حتما انتظار داریم سودی به ما برسد یا ضرری از ما دفع شود تا خوب باشیم؟! چرا باید یکی متدین باشد تا خوب باشد؟

      یک نماز خوان روزه نگیر!

      دیدگاه توسط nader — آگوست 24, 2009 @ 10:10 ق.ظ. | پاسخ

    • کی و کجا اسلام واقعی وجود داشته است؟ هیچگاه در تاریخ، اسلام به انسانها پاکی و شرافت و آزادگی هدیه نکرده است. آنچه که اسلام بیش از هر چیزی به جوامع هدیه کرده است کشتار انسانها بر اساس اعتقادات کور و بدون تعقل بوده است.این یک واقعیت تاریخی است که از بدو پیدایش اسلام تا همین امروز وجود داشته است. آنچه که انسان را به پاکی و آزادگی میرساند فقط اخلاقیات است و دین بزرگترین ضربه ها را به اخلاقیات میزند. دین در عمل ضد حقوق بشر است.

      دیدگاه توسط داریوش — آگوست 24, 2009 @ 11:31 ق.ظ. | پاسخ

  4. من متن بالا رو به فارسی‌ تایپ کردم………من هم از آن کسی‌ که روزه میگرفت و نماز میخوند به یک کسی‌ که دیگه به این دین اعتقادی نداره تبدیل شدم. ولی‌ چه کنم نمیتونم از ترس دوزخ مؤمن باشم. نمیتونم از ترس دوزخ روزه بگیرم. و نمیتونم به دینی که من را با یک پسر برابر نکرد کنار بیام. آخه هنوز توی مملکت ما سر ۳ تا وزیر زنی‌ که خود زنا اون‌ها را ضد زن میدونن بحث است.توی یک مملکت دیگه تونستم بهترین پیشرفتی علمی‌ را بکنم. و در کنار معروف‌ترین آدمهای جهان به دختر بودنم و دانشمند شدنم افتخار کنم. هر چند حقیقتش، هرگز افتخار نکردم به خودم. و نمیتونم بکنم که روح دختران سرزمین ما زخمی است. آخه مثل جزامیها پوشیده شدیم. متاسفم من تایپ فارسی‌ ندارم. کاش برای هدایت امسال من دعا کنید. و کاش یک روز به سرزمینم بر گردم که بتونم با آنچه اینجا از بزرگترین دانشمندان دنیا اموختم خدمت کنم

    دیدگاه توسط Shb — آگوست 24, 2009 @ 12:01 ق.ظ. | پاسخ

  5. Az lotf shoma baray type matm man mamnoun.

    دیدگاه توسط shb — آگوست 24, 2009 @ 12:16 ق.ظ. | پاسخ

  6. zendeh baad.. in link ro baraye tashakor mifrestam

    دیدگاه توسط hooman — آگوست 24, 2009 @ 12:22 ق.ظ. | پاسخ

  7. تقریبا با تمام آنچه که گفتی موافقم. فقط شاید یک نکته از قلم افتاده. اونهم اینکه اسلام واقعی را می شود شناخت. همان اسلامی که محمد آورد و همان حکومتی که محمد ایجاد کرد نزدیک ترین چیز به اسلام واقعی بوده که حتی آن هم چنگی به دل نمی زده و نمی زند. اصلا چه کسی این تخم لق را در دهان مردم شکسته که اسلام واقعی چیز خوبیست.

    دیدگاه توسط خار چشم — آگوست 24, 2009 @ 1:06 ق.ظ. | پاسخ

  8. آنچه که در موردش نوشتيد محدود به اسلام و حتي مذهب نيست. اين دعوائيست بين حق و ناحق، انسانيت و ددمنشي و … است. شما به فرض هم که حکومت سکولار داشته باشيد. مگر ما نداشتيم. حکومتهاي کمونيستي هم سکولار بودند. حکومت رضا شاه هم سکولار بود. در همه اين موارد اگر خوب دقت کنيد اين نامردمي است که با چماق مذهب، عدالت و يا حتي برابري بر سر مردمان ميزند. چه تضميني که در آينده اي سکولار حاکمان زور مداري زير سايه چماق سکولاريزم زور نگويند. شايد آنگاه بحث شما را با تيتر سکولاريزم واقعي ببينيم.
    آنچه که ما، آن دسته از اسلام گرايان که طرفداران آزادي و انسانيت هستيم، به دنبالش هستيم و اسمش را اسلام واقعي ميگذارند و آنچه که شما سکولاريزم واقعي ميخوانيدش، يکي است. و آن اينست که همگي به آراي هم احترام کامل گذاشته و برداشتهاي همديگر را بشنويم. از همه مهمتر تضمين آزادي بيان حتي براي اقليتهاست. منظور من فقط اقليت ديني و قومي نيست. آنروز که حاکمي از شنيدن نظرات غير و اطلاع رساني و شفافيت هراسناک باشد، چه حکومت اسلامي نما باشد و چه سکولار نما، آنروز فاتحه آزادي بلکه فاتحه حکومت حاکم خوانده شده است.
    ممکن است بگوئيد که اين برداشت من و امثال من از اسلام است. در مقابل تعريف سکولاريزمي که در ذهن شماست ميتواند مشابها چالش شود. اما اگر همگي بر يک باور اصلي، يعني همان احترام متقابل و تلاش براي حفظ آزادي بيان حتي براي دگر انديشان و مخالفان، تاکيد کنيم، شما و ما به هدف مشترکمان خواهيم رسيد. شما آنرا سکولاريزم واقعي خواهيد خواندش و ما اسلام واقعي. جريان درست فيل مولاناست که هر کدام از مردمان بعد از لمس فيل در تاريکي به گمان خود فيل را توصيف ميکردند: يکي ميگفت شبيه بادبزن است ديگري ميگفت ستوني است محکم و …

    دیدگاه توسط بسيجي سبز — آگوست 24, 2009 @ 1:16 ق.ظ. | پاسخ

  9. besiaaaaaar ziba por mohtava.harfe akhar ro zadeid.afarin
    in eslam v eslam khay ye viruse khatarnake ke be june iraniha kheyli vaghte oftade,hala dar yeki in virus be anfolanzaye khuki tabdil shode (taleban) dar yeki dar hade sine pahloo hast(akhoondha v dar bazi ham in bache ghertyhayee ke hamekar mikonan v ruze ham migiran ya ashura miran sine zani dar hade ye abrizeshe bini hast.bayad in virus rishe kan beshe.hame midunan ke chi bade chi khube.mjazhab is good for childish mind when u need somebody to tell u wwhat is good what is not goood because u r so stupid that you cannot trust urself to behave rightly!!!!!!!

    دیدگاه توسط shirin — آگوست 24, 2009 @ 2:16 ق.ظ. | پاسخ

  10. jaaleb bood amma ba ba vaziyate ghorazeye farhangiye jameye iran in harfa faghat delkhoshkonak hast! bayad be fekre erteghae fekriye jame bood va ella 100 saal ham behzarad hamini hast ke bood;

    دیدگاه توسط tanaha — آگوست 24, 2009 @ 4:45 ق.ظ. | پاسخ

  11. What is happening in Iran is the real Islam. This is it, have a good look at it. Let’s start with Mohammad who had 40 wives, married a child at the age of 9 and raped her. He claimed that because he was a prophet he could have any woman, even if she was married, in which case the husband had to divorce her so that Mohammad could marry her. Hossein etal came to Iran and slaughtered people and now in Ashura people beat up their chest for Hossein. As long as religion is not separated from state and is forced down people’s throat, we will remain backwards and ignorant. Religion needs to be a private affair and I don’t care what people worship, it could be a cow or a pen, as long as they leave others alone.

    دیدگاه توسط sima12 — آگوست 24, 2009 @ 4:59 ق.ظ. | پاسخ

  12. اسلام همین است که امروز شاهد آنیم اگر چه در روزگار گذشته هم همین بودکه بما رسیده چه نابش باشد چه واقعی ان.
    واقعا» مفهوم با مصداق چقدر می تواند متفاوت باشد؟
    من چقدر می توانم طرفدار دینی ،طرز فکری ،ایدئولوژی یا مکتبی باشم که آن کاملا» با تمامی فضائل و ارزشهای انسانی مطابقت داشته باشد بدون هیچ عیب و نقصی اما من در اجراء آن بورطه
    رذیلانه ترین رذائل برسم؟
    اسلام همین است که می بینیم چه در لبنان چه در ایران یا مصر یا افغانستان.
    واقعا» دنبال چی می گردیم ؟!

    دیدگاه توسط Ahmad — آگوست 24, 2009 @ 5:34 ق.ظ. | پاسخ

  13. وقتش رسیده ولی تا وقتی اکثریت مردم خوابیدن، طرح هر شعار افراطی باعث مرگ جنبش میشه. این حرفها رو خیلیها میدونن و شما اولین نفری نیستین که اینا رو کشف کردین. ولی طرح همه چیز باید با توجه به شرایط جامعه و با هوشمندی انجام بشه، وگرنه وضعیت رو خیلی بدتر می کنه.

    دیدگاه توسط من — آگوست 24, 2009 @ 7:16 ق.ظ. | پاسخ

  14. عالی بود. یکی از بهترین مطالبی بود که در این چند ماه خواندم .

    دیدگاه توسط Nima — آگوست 24, 2009 @ 8:26 ق.ظ. | پاسخ

  15. هر جا که خرد بایستد، دین شروع می شود
    چرا باید تابو داشته باشیم و نقد نکنیم؟
    تمام قوانینی که برای عربستان 1400 سال پیش لایق بوده (و با حتی نبوده)
    قرار نیست برای دیگر کشور هایی که ده سر و گردن بالاتر از آنها بودند، لازم الاجرا باشه
    به نظر من اسلام واقعی آن اسلامی است که طالبان با آیه های قرانش گردن می زد و انگشت قطع می کرد و زن را آدم حساب نمی کرد و زن را برده ای جنسی بیش نمی دانست، دونه به دونه بر اساس آیات صریح قرآن،
    چرا باید خودمون رو گول بزنیم؟ کافی است یک بار قران رو با ترجمه کلمه به کلمه بخونیم، نه با تفسیر که هر کسی ده برابر قران از خودش درآورده

    دیدگاه توسط حامد راد — آگوست 24, 2009 @ 8:28 ق.ظ. | پاسخ

  16. با سلام
    فکر کنم در ذهن بسیاری از ما ایرانی ها این مساله حل شده است. تنها به روی خود نمی آوریم که به خاطر نداشتن شجاعت است. اینکه دین باعث تشتت فکری اجتماعی سیاسی ایران عصر حاضر ما شده است شکی نیست.

    دیدگاه توسط منتقد — آگوست 24, 2009 @ 9:10 ق.ظ. | پاسخ

  17. کاملا با تک تک کلمات متن موافقم. خوشحالم که جامعه بیدار شده.

    دیدگاه توسط no one — آگوست 24, 2009 @ 9:38 ق.ظ. | پاسخ

  18. خیلی خوب نوشتید. کاش نسل تحصیلکرده به اصطلاح مترقی این مملکت به این درک برسند که نباید زندگی روزمره خودشان را اسلام واقعی نام بدهند و دین اسلام را منزه جلوه بدهند. اساسا درک نمی کنم که چرا این جماعت قصد دارند که دین اسلام را منزه کنند؟

    آیا درک تاریخی درستی از تاریخ اسلام ندارند و یا ترس از ترک دین، آنها را وادار به پذیرش خطایی واحش می کند؟ هر کدام که باشد، ایده اسلام واقعی هم زیانهای جبران ناپذیری را به چندین نسل از ما وارد خواهد کرد تا زمانیکه به شهامت کافی برسیم که حقیقت را آنچنانکه هست، بپذیریم.

    دیدگاه توسط Fariborz — آگوست 24, 2009 @ 10:55 ق.ظ. | پاسخ

  19. اسلام و هر دین به اصطلاح آسمانی (!) تراوشات ذهنی یک فرد – هر چند آدم خوب _ است که برداشت خود را بر اساس آموزه هایش بیان میکند , این قوانین اصلا ربطی به خدا و الله و یهوه ندارد و همیشگی نیست . شاید برای مدت کوتاهی در زمان ابن پیغمبران به درد بخورد .

    دیدگاه توسط مارتین — آگوست 24, 2009 @ 10:58 ق.ظ. | پاسخ

  20. (اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیب//هرعیب که هست از مسلمانی ماست)
    اسلام گزینشی نیست.یعنی بگویی من مسلمانم. نماز میخوانم روزه میگیرم ولی خمس و ذکات نمی دهم. یا اینکه غیبت و دزدی و قتل برای من گناه نیست چون من نماز می خوانم روزه میگیرم و قرآن تلاوت مب کنم گناهان من پاک می شود. نه این طور نیست.
    ما یا مسلمان هستیم یا نیستیم-حد و سطی وجود ندارد-اگر مسلمان هستیم باید به تمام قوانین و احکام دین احترام بذاریم و اگر نیسیم که بحثی نیست.
    اگر این موضوع را مردم بدانند دین بهتری خواهیم داشت.

    دیدگاه توسط محمدرضا — آگوست 24, 2009 @ 11:02 ق.ظ. | پاسخ

  21. سخنی که مدت ها در گلوم گیر کرده بود. به زیبایی بیان کردید. واقعآ عالی بود این مطلب. ممنون.

    دیدگاه توسط بابک — آگوست 24, 2009 @ 11:19 ق.ظ. | پاسخ

  22. با سلام
    خیلی عالی نوشتی از اون همه تناقض هایی که در ذهنم بود و نمی تونم جوابی براش پیدا کنم.از اون همه سوال هایی که یه ایرانی همراشه.می گم ایرانی چون نصفه این سوال ها و به اصطلاح من تناقضات برای یک مسلمان خارجی پیش نمیاد.
    واقعا\» خسته شدم از این همه سوال هایی که داره برام پیش میاد.
    نمی دونم شما چه طرز تفکری درباره ضرورت دین/اسلام و عملکردن به اون دارین اما برای من که تنها راه درست رو اسلام می دونم تحمل این همه ندانستن ها خیلی سخته.خیلی
    برای همین می خواستم اگه می شه بیشتر صحبت کنیم
    ممنون

    دیدگاه توسط hooman — آگوست 24, 2009 @ 11:58 ق.ظ. | پاسخ

  23. با سلام
    خيلي عالي نوشتي از اون همه تناقض هايي که در ذهنم بود و نمي تونم جوابي براش پيدا کنم.از اون همه سوال هايي که يه ايراني همراشه.مي گم ايراني چون نصفه اين سوال ها و به اصطلاح من تناقضات براي يک مسلمان خارجي پيش نمياد.
    واقعا» خسته شدم از اين همه سوال هايي که داره برام پيش مياد.
    نمي دونم شما چه طرز تفکري درباره ضرورت دين/اسلام و عملکردن به اون دارين اما براي من که تنها راه درست رو اسلام مي دونم تحمل اين همه ندانستن ها خيلي سخته.خيلي
    براي همين مي خواستم اگه مي شه بيشتر صحبت کنيم
    ممنون

    دیدگاه توسط هومن — آگوست 24, 2009 @ 12:02 ب.ظ. | پاسخ

  24. تاکید بر کامنت بالا

    دیدگاه توسط دست نوشته — آگوست 24, 2009 @ 12:10 ب.ظ. | پاسخ

  25. اينها دقيقاً خود شيطانند كه در شمايل انسان بر ما ظاهر شدند تا ما رو از آزادگي و انسانيت دور كنند.اسلام يعني آزادگي و شرافت. هر كاي ميكني نبايد به حق كسي تجاوز كني يا به كسي آسيبي برسوني. اگه كار نيك انجام بدي هم نتيجشو ميبيني. اگه قوانيني هم داه براي جلوگيري از ايجاد هرج و مرج روحي و اجتماعيه وگرنه حتي وزه و نماز هم اجباري نيست همونطور كه جزو اصول دين نيستند ولي اگر انجامشون بدي مورد لطف بيشتري از جانب خداوند قرار خواهي گرفت به شرطي كه اونچه كه اول گفتم رو رعايت كني و به طور كلي اگر در چهارچوب قوانين اسلام حركت كني مثل يك انسان با شخصيت كه اي دنيا مورد احترامه اون دنيا پاداش ميگيره. اين برداشت منه. به نظر من حيفه كه به خاطر اين بي شرف ها كه دين رو بد نام كردند بخواهيم از خدا دوري كنيم.

    دیدگاه توسط سامان — آگوست 24, 2009 @ 1:20 ب.ظ. | پاسخ

  26. متن زیبایی بود.

    دیدگاه توسط محمد — آگوست 24, 2009 @ 1:38 ب.ظ. | پاسخ

  27. من از کسانی هستم که زمانی از عمرم را صرف نماز خواندن روزه گرفتن و قرآن خواندن کرده ام. در زندگی بسیار سفر کرده ام و ادیان مختلفی را دیده و مطالعه کرده ام.

    پس از چهل و اندی سال زندگی به این نتیجه گیری رسیده ام که گذشته از آن که ادیان واقعا از جانب خدا هستند یا خیر- در دنیای امروز مذاهب کاربرد مفیدی ندارند و مذهبی مانند اسلام که کاربرد آن برای جامعه بسیار بدوی و خشن عربستان هزاران سال پیش بوده است می تواند یک ایدیولوژی بسیار خطرناک باشد.

    آیا انسان متمدن امروز باید از جهنم بترسد تا انسانیت را به جا آورد یا مثلا با خواهر خود هم بستر نشود؟ فرض را هم بر آن گیریم که چنین است آیا تا کنون اسلام در این راه موفق بوده است؟ به عنوان مثال اسلامی که نه تنها نتوانسته جلوی خشونت – دزدی – تجاوز توسط کسانی که به آن اعتقاد دارند را نه تنها بگیرد بلکه مهر تاییدی هم بزند دیگر به چه دردی می خورد؟ ممکن است بگویید اینها مسلمان واقعی نیستند. من در جواب می گویم 1- پس مسلمان واقعی کیست؟ من و شما کی هستیم که آنها را مسلمان واقعی ندانیم؟ 2- این چه دینی است به قول دوستمان در کامنت بالا » همه ادیان برای راهنمایی به راه راست بر اساس ایمان به خدا بوده اند.اسلام واقعی اسلام پاکی شرافت وآزادگی است…» که حتی نتوانسته جلوی این جنایاتی را که بدست کسانی که مطمئنا از من و شما آنرا بهتر می شناسند بکیرد. آیا شما بیشتر با اسلام اجین هستید یا آقایان خامنه ای – رفسنجانی- خلخالی- سعید امامی ها و برادران بسیجی و برادران طالبان در افغانستان و …؟؟ اگر آن کسی که سالهای عمر خود را به مطالعه این دین و اجرای احکام آن گذرانده همان رفتاری را از خود نشان میدهد که یک به اصطلاح کافر و منکر دین مانند استالین پس این دین چه تاثیر مثبتی داشته؟ کاربرد آن کو؟
    اگر هر کس بدون تعصب و آزادانه بیاندیشد به همان نتیجه گیری خواهد رسید که بنده حقیر رسیده ام.

    در نتیجه

    دیدگاه توسط korosh — آگوست 24, 2009 @ 2:47 ب.ظ. | پاسخ

  28. fogholade bud rafiq. vaghean lezzat bordam damet gaaaarm.

    دیدگاه توسط Sajjad — آگوست 24, 2009 @ 3:33 ب.ظ. | پاسخ

  29. kheili maghaleye khoobi bood .eslam azsh tafasire mokhtalef mishe .hamin khomeini 20000 hezar nafar ro kosht va be khodesh hagh dad ke in karo bekone chon mohamad da jangi 700 nafaro gardan zad.eslam baraye edareye keshvar moshgelate ziad dare ma bayad keshvarhaii ke dar democrasi movafagh boodan ro olgoo gharar bedim ta be oon ideal beresim.

    دیدگاه توسط Nahid — آگوست 24, 2009 @ 4:39 ب.ظ. | پاسخ

  30. besyar ali bood. jana sokhan az zabane ma migouee. sepasgozaram.

    دیدگاه توسط farhad — آگوست 24, 2009 @ 6:22 ب.ظ. | پاسخ

  31. http://www.mosavi-sabz.blogspot.com

    دیدگاه توسط یییی — آگوست 24, 2009 @ 6:28 ب.ظ. | پاسخ

  32. Dagigan man ham fekr mikonam ensan emrouzi be din ehtijag nadareh ke khoub basheh. Mesl adami ke rah ra tou jadeh midouneh. Ya inke majbourim be yek gav nahib bezani ke tou jadeh bereh vali ensan in ra nemikhad. Ageh adami dorosti ra befahmeh, ehtiagi be inke din behesh begeh bokon ya nakon vagar na be jahanam miri nadareh. Yani man fekr mikonam lazem nist din behemoun begeh mirim jahanam agar dozdi konim va ham az tars nakonim. Khodemoun in ra midounim. Hata be nazar man ensan hay emrouz in chiz ha ra amig tar az din va tars az douzakh dark mikonan. Albateh ensan hay khoub ra migam. Va hata faray oon. Ma chiz hayi ra mifahmim ke touy din behesh takid nashodeh. Masalan bazyaft zobaleh (ke baes nejat tabiat ast). Ke be nazar man din azash harf nazadeh vali kheili mohem ast. Mohem tar az yek rabeteh na mashrouh. Lazem ast negah konid bebinid ba che sor ati hayat vahsh dareh naboud misheh. Lop kalam inke aya mishe serf inke din az in chiza va masalan naboridan derakhta va efz hayat vahsh va geireh zid harf nazadeh bigim: khoub pas ma jahanam nemirim ageh in kar ha ra bokim. pas rahat har kari mikhaim bokonim. Na! in ke nemisheh. Be nazar man inke ensaniat alan be in daraje resideh ke gadr har mojoud zendeh. Gadr har ensan (bi din ya ba din) ra bedouneh . Kheili ba arzesh ast. Yani masalan ma nabayad be gorosne hay sar zamin hay na-mosalman ya ahl ketab fekr konim. In maye tasof ast. Ke din baray ma char choub besheh. Va faray oon nafahmim. Pas aglaniat kojast. Be nazar man moshkel din az avalesh ine ke bar bavar bedooun dark takid dareh. Yani bokin chon khoda migeh bokon ya nakon. Dar hali agar bar fahm takid dasht behtar boud. Be nazar man in khodesh dalil ast ke in din ha asmani nistan. Chon agar khoda mikhast din asmani be ensan bedeh. Bayad bar aglaniat takid mikard. Bar fahm har chiz ba dalil va madrak. Na fagat bavar kour kouraneh. Vagean khoda engadr natavan boud ke natounest dalil biareh. Man ke in ra az shan khodai nemidanam. Pas maloumeh in din ha khodai nistan. Va nagid agar dalil miavard adam hay 1400 sal pish nemifahmidan. Darbarey 10000 sal pish harf nemizanim. 1400 sal pish hendese ham boud!!! In ajib nist? Va agar din baray ayandegan ham garar boud basheh. Pas nemitounest dar had 1400 sal pish biad. Va hich chiz ra tozih nadeh. In bavar kardani nist. Va mageh nemibinim kheili az gavanin dini shekast khordan. Pas chera chesh ma moun ra mibandim.

    دیدگاه توسط shb — آگوست 24, 2009 @ 6:48 ب.ظ. | پاسخ

  33. اسلام از اولین روز تاسیس مخالف انسانیت و رفتارهای انسانی بوده. و این در جنگ هایی که پیروان و مخصوصا پیشوایان آن به راه می انداختند بسیار مشهود است و چیزی به نام دین راستین اسلام وجود ندارند چه برسد که اسلام واقعی بخواهد وجود داشته باشد

    دیدگاه توسط یک شخص — آگوست 24, 2009 @ 6:50 ب.ظ. | پاسخ

  34. فکر می کنم مشکل ما اینه که همه چیزو با هم قاطی می کنیم
    اگه از صدای یک خواننده خوشمون می یاد تو زندگی شخصیش به حدی نفوذ می کنیم و الگو برداری می کنیم ، درست مثل اینکه اون از همه نظر کامله
    زندگی دینی ما هم همینطوره
    اگه اونا نتونستن مسلمون واقعی باشن خب تو باش

    دیدگاه توسط نفیسه — آگوست 24, 2009 @ 7:05 ب.ظ. | پاسخ

  35. http://www.4shared.com/dir/19283399/1c11ad4c/sharing.html

    من امتیاز ندارم ولی این لینکه یه نفر بهم فرستاد این یکی از واژن دخترای که بهش تجاوز شده بزارید همه ببین
    اولین تصاویر از دخترا ایرانی

    دیدگاه توسط خبر فوری — آگوست 24, 2009 @ 8:10 ب.ظ. | پاسخ

  36. با درود و سلام.
    ببینید،به نظر من پاک کردن صورت مسئله روش حل مسئله نیست.جسارت منو ببخشین ولی نکته ایی که هست اینه که عدم فهمیدن یک چیز دلیل بر بد بودن اون نیست،اینکه من تو تحلیل حرفهای اقای سروش دمای بدنم به 40 درجه برسه و یا روشی نو را که تحت هر عنوانی بیان شده باشد وآن را مانعی برای رسیدن هر چه زودتر به آرمانشهر مد نظر خودم!!! ببینیم بد بدانم دلیل بر محق بودن من نیست،همانطور که شما از استبداد اسلامی متنفر هستید و ایضا بنده،من هم از استبداد سکولار متنفرم.به طور کلی استبداد همیشه و همه جا تحت هر غالبی مذموم بوده و هست اما نکته ایی که هست اینه که این موضوع تا زمانی که انسان نتواند شهوت قدرت را در خود بکشد وجود خواهد داشت.
    عزیزم من به آزادی اعتقاد دارم تا زمانی که مخل امنیت دیگران نشود،به آزادی اعتقاد دارم تا زمانی که به آزادی دیگران ضربه نزند،حقیقت این است که آرمانشهری به نام سکولاریسم وجود ندارد همانطور که در فرانسه شاهدش بودیم،فرانسه ایی که داعیه داره حکومت سکولار و آزادی است،در همین فرانسه قانونی در حال بررسی است که در آن به بهانه استیفای آزادی زنانی که به اجبار از روبند استفاده میکنند میخواهند آزادی زنانی که به اختیار خود از روبند استفاده میکنند را پایمال کنند.این است آرمانشهر شما؟
    جرا باید من با کسی که روزه میگیرد و نماز نمیخواند مشکل داشته باشم؟
    چرا باید من با کسی که حجاب ندارد مشکل داشته باشم؟
    چرا باید با حجاب داشتن دیگری مشکل داشته باشم؟
    چرا باید با کسی که به عقیده ی من اعتقادی ندارد تا زمانی که به من آسیبی نمیرساند مشکل داشته باشم؟
    مشکل این است که من میخواهم او آنطور فکر کند که من دوست دارم.
    مشکل آن است که من دوست ندارم حرف او مانعی برای رسیدنم به شهوت هایی باشد که من
    ان را آزادی مینامم،حتی اگر آزادی او را مختل کند و متوجه از بین رفتنش نباشد.
    من سکولاریسمی نمیخواهم که برای نوزادی حق زندگی قائل شود که طبیعت را برای پرورشش کافی بداند،کاری که حیوانات هم از انجام آن سر باززده اند.
    اما راه حل چیست؟
    جواب:هر آنچه را که برای خود دوست میداری،برای دیگران هم دوست بدار و هر آنچه را که برای خود بد میدانی برای دیگران هم بد بدان.
    —————————————————
    من: عزیز باید دنبال راهکار عملی بود . کسی نمی گوید سکولاریسم شرط لازم و کافیست . اما یقین بدانید شرط لزوم را لااقل دارد . بعد از آن باید به دنبال این بود که چه کرد تا این موارد نهادینه شود

    دیدگاه توسط نوید — آگوست 24, 2009 @ 9:22 ب.ظ. | پاسخ

  37. Manie in harfa chist? Mage in nist ke touye goran az ejazeh kotak zadan dokhtarha harf zadeh shode? Akhe mage in hagigat nadareh? Agar in ra khoda gofteh bezar amsal man berim jahanam ta berim touy behesht hamchin khodi!! Yeki be faryad ma berese! Yek soal ageh yeki 4 ta doroug behetoun begeh dafeh bad chi migin behesh. Khob akhe in din ham az in gavanin dareh!!!

    دیدگاه توسط shb — آگوست 24, 2009 @ 10:12 ب.ظ. | پاسخ

  38. Mesl inke bazi ha inja nemidounan sekourarism yani chi?

    دیدگاه توسط shb — آگوست 24, 2009 @ 10:26 ب.ظ. | پاسخ

  39. http://news.gooya.com/society/archives/092518.php

    Secularity (adjective form secular) is the state of being separate from religion.[1] Despite occasional confusion, secularism is not necessarily synonymous with atheism nor agnosticism, it is instead the belief that religion and authority should be separate.
    http://en.wikipedia.org/wiki/Secularity
    http://en.wikipedia.org/wiki/Separation_of_church_and_state
    Separation of church and state is a political and legal doctrine that government and religious institutions are to be kept separate and independent from each other.[1] The term most often refers to the combination of two secularity of government and freedom of religious exercise

    Hamin tour ke mibinid azadi baray religious exercise vojoud dareh. Pas chizi be esm estebdad secular ke majbour koneh mardom ra masalan hejab nadashteh bashan vojoud nadareh..

    دیدگاه توسط shb — آگوست 24, 2009 @ 10:37 ب.ظ. | پاسخ

  40. Ba Mazerat manzouram tohin be kasi nist, fagat khastam etela resani konam. Mamnoun. Sharmandeh hamegi.

    دیدگاه توسط shb — آگوست 25, 2009 @ 12:42 ق.ظ. | پاسخ

  41. Man inja baray avalin bar shorou kardam be neveshtan. Shayad kasi be dadam berese, va javab soal ham ra bedeh. Vali na az sar mozeh giri kour kouraneh. Delam mikhad yek nafar ba manteg javabam ra bedeh. KOMAK!!!!

    دیدگاه توسط shb — آگوست 25, 2009 @ 1:00 ق.ظ. | پاسخ


  42. Muslim Demographics

    The above URL is about the Moslem demographics around the world. I am not a member of Balatarin, would someone please post this? Thank you.

    دیدگاه توسط sima12 — آگوست 25, 2009 @ 1:51 ق.ظ. | پاسخ

  43. باسلام
    با توجه به سرگذشت بشر در تاریخ چندین هزار ساله شاید بشه تاریخ بشر رو به سه دوره تقسیم کرد: 1) عصر بی ادارکی: یعنی زمانی که انسان از بعد جسمانی تکامل پیدا کرد(با توجه به نظریه داروین) ولی از بعد روحانی و عقلانی به تکامل نرسیده بود، در این عصر هدف زیستن تنها در تلاش برای ادامه بقا خلاصه می شد. 2) عصر دین: تو این زمان با سازمان دهی جوامع اولیه بشری و با پذیرش ریش سفید یا رئیس قبیله به عنوان مرجع برای تعیین کیفیت امر اخلاقی آغاز شد و با پیدایش ادیان تکامل یافته تر(گذشته از آسمانی بودن یا نبودن) ادامه پیدا کرد و با وقوع حوادثی نظیر رنسانس اروپا این دوره نیز رو به افول رفت. میشه گفت حضور دین ضرورتی بود برای بازشناسی و تمییز اساس خیر و شر که وظیفه ی خودش رو کما بیش به انجام رسوند. در این دوره بشر موظف بود سوالات خودش را با معیار های مذهبی تطبیق بده.اما بشر با تلاش در مسیر رشد و تعالی روح خود تونست به مرحله سوم یعنی عصر دانش برسه. 3) عصر دانش: تو این عصر بشر با گذر کردن از توجیهات دین در خصوص امور غیر بدیهی تونست با تکیه بر دانش خود ماهیت این امور رو درک کنه. در این دوره دانش بشری گوی سبقت رو از مذهب ربود و مذهب خودش رو ملزم دید تا با دانش بشری تطبیق پیدا کنه. از این رو مذهب دچار تغییر و دستکاری توسط انسان شد.
    دوستان عزیز من می خوام بگم که دین یه ضرورت بود که باید می یومد و و ظیفه خودش رو انجام می داد. بر کسی پوشیده نیست دین با چنین اقتضایی پاسخ گوی خواسته بشر متمدن امروزی نیست. دینی که امروزه سبقه ماورائی خودش رو از دست داده و کمیت و کیفیتش به دست بشر دچار تحریف میشه.
    شاید این جمله از قرآن در این عصر کاربرد بیشتری داشته باشه که:
    لا اکراه فی الدین قد تبیین رشد من الغی
    در این دوره خیر از شر به خوبی تمییز داده شده و دیگه ضرورتی برای حضور دین جهت رهنمون ساختن انسان به مسیر سعات وجود نداره.
    باسپاس

    دیدگاه توسط napirasoo — آگوست 29, 2009 @ 8:08 ق.ظ. | پاسخ

  44. سلام به همه
    با دیدن تیتر داغتون مشتاق شدم مقالتونو بخونم
    به به؟!؟!؟!عجب قاله ای بود
    واقعآ این تفکر یه ایرانیه؟!
    نه نه نه
    میدونی چرا؟نمیدونی الان برات توضیح میدم!
    خداییش اسلام چیه؟اونی که شما میگی؟اونی که من نا مسلمون میگم؟اونی که آخوندا ازش میگن؟
    نه
    اسلام رواز تعریفات شخصی بیرون کنیم بیا علمی حرف بزنیم
    اسلام شناسی یکی از شاخه هایی است که تو کالج های آمریکافرانسه و … که تو بهتر از من میدونی تدریس میشه.تا حالا فکر کردی چرا؟
    چرا دانشجویان و اساتید کالج هاروارد توی آمریکا تیمی برای تحقیق روی قرآن مسلمونا تشکیل میدن؟تا حالا فکر کردی چرا؟
    چرا دانشمندان به اونجا می رسن که اعتراف میکنن شق القمر واقعآ اتفاق افتاده
    چرا اون طرف دنیا آمار دین گرایی هر روز بیشتر میشه و چرا آدمهای موافق سکولار از این باب ناراحتن
    و
    و
    و….
    تو بهتر از من میدونی چون من تازه واردم
    خستت نکنم کلاتو بگیر باد نبره
    یه تن به قاضی نرو پسر- خوبیت نداره جلوی این همه آدم
    حرف آخر
    بعد از این همه حرف توام با شوخی که امیدوارم ناراحت نشده باشی یه نصیحت دوستانه بهت میکنم
    تو هیچ زمینه ای تعصب نداشته باش چون این جوری هیچ وقت هیچ حرفی رو قبول نمیکنی (تجربه کردم که میگم)سعی کن همیشه منطقی باشی
    داشت یادم میرفت دیگران هر چه هستند باشن تو که خوب و میدونی خوب باش
    دوست شما ووروجک

    دیدگاه توسط vooroojak — آگوست 30, 2009 @ 8:38 ق.ظ. | پاسخ

  45. Religion is an insult to human dignity. With or without it you would have good people doing good things and evil people doing evil things. But for good people to do evil things, that takes religion. Steven Weinberg

    دیدگاه توسط khordad — آگوست 31, 2009 @ 8:45 ق.ظ. | پاسخ

  46. ناكجاآبادِ اسلام در كجاست؟

    ناكجاآباد اسلام، پشت كوه قاف نيست.
    جاي آن
    در ناف تهران
    اندرونِ دخمه اي‌
    جايي كه غوغاي رقص مرگ دژخيمان، برپا‌ست،
    در همان دخمه‌ي شوم، شيادِ سيه دستار،
    حكم مرگ مي‌راند،
    تا بلنداي ِآزادمردي را بر چوبه‌ي دار برافرازند،
    در سيه چالِ تبََهكاري دين،
    سرواندام بانويي را،
    سنگ‌سار كنند.‌
    ناكجاآبادِ اسلام،
    اندرونِ تيره‌ي مردِ ريا خفته ست.

    دیدگاه توسط علی خامنه یی — سپتامبر 5, 2009 @ 5:35 ق.ظ. | پاسخ

  47. کاملا با نظر شما موافقم

    دیدگاه توسط محمد حبیبی — نوامبر 2, 2009 @ 9:38 ب.ظ. | پاسخ

  48. به نظر من کسی که می گوید اسلام حقیقی وجود ندارد یا عمدا به دنبال چیز دیگری جز حقیقت است یا اطلاعات کافی ندارد. در دانشگاه های فرانسه و ترکیه حتی قواعد سکولار هم در قبال با مسلمانان اجرا نمی شود، هم جنس بازان حلقه مخصوص خود را به دست می کنند، یهودیان کلاه خود را بر سر دارند و … اما دختران مسلمان دانشگاهی حق حجاب ندارند در حالی که هم آن حلقه مخصوص و هم آن کلاه خاص مخصوص یک دین و عقیده خاص است اما حجاب برای غیر مسلمانان هم بوده است. امسال (2009)به فقیران جهان 200 میلیون نفر اضفه شده (معادل جمعیت 3 کشور) که بیشتر در مناطقی بود که دست به اصطلاح دموکراسی و سکولاریسم برای تغییر باز بوده، از وقتی آمریکا به افغانسان رفته 370 درصد کشت خشخاش افزایش یافته که بی سابقه بوده است و هزاران هزار مثال دیگر. اسلام آن دینی است که حسین در کربلا، حسن در سکوت، علی در تنهایی به آن عمل کرد همان حسیینی که گاندی او را الگوی آزادی و رهایی هند دانست، همان حسینی که چارلز دیکنز او را آزاده ای فارق از قدرت طلبی خواند، آن علی که برخی اساتید دانشگاههای غربی و غیر مسلمان شیفته او شده اند(که کم هم نیستند) و هزاران هزار حرف دیگر.
    اسلام در اروپا بر خلاف تبلیغات دروغ ها و البته طالبانیسم های موجود به نام اسلام، در حال رشد است تا جایی که دنیای سرمایه داری چند سالیست درس پیش را گرفته و خود به تبلیغ اسلامی سکولار دست زده تا شاید بتواند مانع این حقیقت جویی انسانهای آزاد و یافتن همان اسلام حقیقی در جهان شود.
    اما خدا وعده داده و ما را باکی نیست از اینکه ما را باطالبان و متحجران یکجا حساب کنند، ما خود میدانیم با مردمان و ضعیفان و انسان ها چگونه تعامل و با متحجران و احمقان تاریخ مصرف گذشته چگونه برخورد و با موزیان و دنیا طلبان با نقاب دموکراسی و انسانیت که حقیقت را خوب میدانند چگونه ایستادگی کنیم
    و از خدا راضی هستیم،همه انسان ها حتی لائیک ها را دوست داریم و برای آزادی حقیقی آنها عمر خود را می گذاریم.
    بهتر است همه ما 2کار را انجام دهیم :
    1. واقعا به دنبال حقیقت باشیم نه اینکه به دنبال توجیه عقیده خود در درون اعتقاداتمان چرخ بزنیم.
    2. از فکر کردن و جستجو کردن دست بر نداریم که انسان به اندیشه زنده می ماند (که بزرگتیرن عبادت در اسلام نیز هست).
    حقیقت هر چه هست باکی نیست!

    دیدگاه توسط had — نوامبر 13, 2009 @ 8:25 ق.ظ. | پاسخ

  49. والله چي بگم…

    دیدگاه توسط گودزيلا — مارس 11, 2010 @ 3:54 ب.ظ. | پاسخ

  50. به نـام خداوندی که آفریـد…
    ضمن عرض سلام و خسته نباشیـد خدمت شمـا، بدلیل تلاشی که در این روزها برای روشنگری می نمایید، نقدی بر نوشته ی «سرابی به نام اسلام واقعی» تـان – با تمـام تلخی و اندوهی که بخاطر حقایقی که در بر داشت همراه آورد – نوشته ام. تاکید می کنـم سخن از انتقاد منفی نیسـت که اگر شما و بنده و امثـال ما که دم از تلاش برای روشنگری می زنیـم نیـز هدف مـان تخریب شخصیت و انتقاد منفی و مخرب باشد، می بایست فاتحه ی این کشور را خوانـد. در هـر حـال اگر فرصتی یافتیـد و مطلب بنـده را نیـز مطالعه کردیـد خوشحال می شوم که تعامل ِ بیشتری در بررسی اندیشه هایمـان داشته باشیـم تا بلکـه قدمی به سوی حقیقت برداریـم. امیـد که باز هم شـاهد چنین مطالب ادبی و روشنگر و واقع بینانه ای از همگـان باشیـم… که آنچه از دل برآیـد لاجـرم بر دل نشینـد…
    همواره روشنگر و حقیقت جـو باشیـد.

    دیدگاه توسط دانــتـه — مارس 28, 2010 @ 12:42 ب.ظ. | پاسخ


RSS feed for comments on this post. TrackBack URI

برای Ahmad پاسخی بگذارید لغو پاسخ

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.